زمانی که تصمیم دارید درخواست افزایش حقوق دهید؛ به هیچ عنوان نباید دلایل شما این حرفها باشد؛
1) هزینههای زندگی من زیاد شده است و خرج و دخلم جور در نمیآید!
فرض کنید فردی با همین حقوق فعلی شما راضی به کار در سازمان باشد و بتواند خرج و دخلش را مدیریت کند. شما اگر به جای مدیر یا کارفرما باشید چه میکنید؟! چرا این موضوع باید کارفرما را متقاعد کند تا حقوق بیشتری به شما پرداخت کند؟
2) دوستم در شرکت دیگری همین شغل را دارد و حقوق بیشتری از من دریافت میکند!
در ابتدا این نکته را بدانید که قطعا شغلها و وظایف آن و عوامل دیگری که ارزش شغل را مشخص میکند در هر سازمان متفاوت است. از این گذشته اگر این عبارت را به کار ببرید، چرا کارفرما باید آنرا باور کند؟ حتی اگر مدیر به صداقت شما اطمینان داشته باشد و به فرض غلط شغل شما و دوستتان کاملا مشابه هم باشد؛ چطور اطمینان داشته باشیم که دوست شما صادقانه در مورد حقوق خود صحبت کرده است! لذا انتظار تحت تاثیر قرار گرفتن کارفرما یا یک مدیر حرفهای با یک نقل قول از دوست و آشنا و افزایش حقوق شما به این واسطه، منطقی به نظر نمیآید.
3) من چند ماه است در اینجا کار میکنم و وقتش رسیده حقوقم زیاد شود.
آنچه کار شما را ارزشمند میکند ارزشی است که برای سازمان خود خلق میکنید و فعالیتهای مفید فایدهای است که انجام میدهید نه زمان طی شده! دنیای امروز دنیای رقابت مهارتهاست و روزگاری که سابقه جزو شایستگیهای شغلی بود در حال گذار است. ضمن اینکه اگر در زمان استخدام با شما توافق شده است، باید منتظر پایان سال و افزایش حقوق قانونی باشید. ناگفته نماند که اگر چه مطالبه حقوقٍِ بیشتر به واسطه کوششها و ارزشهای ایجاد شده مانعی ندارد و البته مطالبه گری حق یک کارمند حرفهای است؛ اما این بهانه، یعنی مدت زمان کار کردن، اصلا بهانه خوبی نیست و باید به ارزش افزوده ایجاد شده اشاره کرد.
4) همه چیز گران شده است.
شکی نیست که تورم برنامههای زندگی مالی ما را تحت فشار قرار داده و بر هم میزند اما این هم دلیل خوبی برای مطالبه حقوق بیشتر نیست! چرا که بیشتر شبیه غر زدن میماند و نه مطالبه گری!
پس؛ اگر حقوق ما منصفانه نیست، چه کنیم؟
کارفرما و کارمند هر دو باید همدیگر را درک کنند. ابتدا اطمینان حاصل کنید که حقوق شما منصفانه است یا خیر. این کار را میتوانید با تحقیق و بررسی صحیح انجام دهید.
اگر مطمئن شدید استحقاق دریافت حقوق بیشتر دارید؛ زمان مناسب انتخاب کنید. اغلب کارمندان حرفهای میدانند چه زمانی مدیر حال مثبت دارد و چه زمانی از خلق و خوی او پیداست که زمان خوبی برای صحبت کردن با او نیست. حتما زمانی را انتخاب کنید که مدیر شاد است و حوصله و وقت کافی برای گفتگو حول این موضوع را با شما دارد. به هیچ وجه در زمانی که سر او شلوغ است و مشوش است اقدام به عنوان کردن این موضوع نکنید.
قبل از آنکه به مدیر مراجع کنید تمرین کنید، تلاش کنید از عبارتهای زیبا و تاثیر گذار و در عین حال محترمانه استفاده کنید که ارزش کار شما را نمایان کند و از گله و شکایت پرهیز کنید.
حین جلسه به هیچ عنوان تهدید نکنید که اگر خواسته شما برآورده نشود سازمان را ترک میکنید یا مثلا باید فکری برای خودتان بکنید! یادتان باشد مدیران کارکنان مطالبه گر را به شرط حرفهای بودن دوست دارند اما هیچ یک از مدیران علاقهای به تهدید شدن توسط کارمند ندارند و اگر با تهدید درخواست شما را قبول کنند احساس باخت میکنند و این اتفاق عواقب خوبی برای آینده شغلی شما در بر نخواهد داشت.
برای پاسخ منفی آماده باشید و در صورت شنیدن پاسخ منفی واکنش بد نشان ندهید و صرفا عنوان کنید تلاش برای عملکرد بهتر دارید و از مدیر تقاضا کنید اثربخشی شما در سازمان را نظارت کند. این گونه به آینده اشاره میکنید و نه گذشته که تاثیر بیشتری بر ذهن مدیر خواهید داشت.
در پایان غافل نشوید که شما زمانی میتوانید به معنای واقعی مطالبه گر باشید که در عملکرد خود موارد زیر را ارزیابی کرده و نسبت به آن اطمینان داشته باشید؛
- یک گام فراتر از شرح وظایف خود عمل کرده باشید.
- کارها را به درستی و پیش از موعد مقرر انجام داده باشید.
- به کارهای مدیر خود توجه کرده باشید و آنها را یاد گرفته باشید.
- اطلاعات مفید ارائه داده باشید و ارزش افزوده برای مجموعه ایجاد کرده باشید.
علیرضا فلاحتی
دیدگاه شما